بهار سال ۱۹۶۸، کلوین که در اتاق شماره ۶۱۳ هتل یورک شهر نیویورک اقامت داشت،کلافهتر از همیشه و طبق معمول چند هفتهی گذشته، عاجزانه تلاش میکرد تا شاید بتواند برای اولین کالکشن لباسهایش یک مشتری پیدا کند.شنیده بود که این هتل محل رفت و آمد اهالی دنیای مد است و برای همین هم خودش را به آنجا رسانده بود!
جوان بیست و پنج ساله روزها بود که به همهی مشتریهای احتمالیاش و همهی مدنویسانی که میشناخت زنگ میزد؛ به هر دری میزد تا آنها را برای دیدن شش کتمردانه و پیراهن زنانهای که کنارش آویزان بود، به هتل بکشاند.

در همین حین،بری شوارتز که مسئول خرید مغازه لوکس«بونویت تلر» بود،اشتباهی با آسانسور به طبقهای میآید که اتاق کلوین در آن قرار داشت.دست تقدیر پای خانم شوارتز را به اتاق کار کلوین کلاین میکشاند و بعد از دیدن کالکشن، سفارشی به ارزش ۵۰هزار دلار ثبت کرده و اتاق را ترک میکند!
همین اشتباه به ظاهر ساده، آغاز قصهی این طراح آمریکایی میشود؛ طراحی که آثار درخشانش،تعریف مردم آمریکای شمالی را از لباسهای روزمرهای مانند لباسهای زیر و شلوارهای جین و همچنین عطرها عوض میکند.

کلوین نبوغش در فشن را از مادرش به ارث برده اما دوخت و دوز را از مادربزرگش یاد گرفته است. خودش میگوید:« با این که ما خانوادهای ثروتمند نبودیم اما مادرم همه چیز را مدیریت میکرد و بسیار شیکپوش بود.» بعد هم با خنده اضافه میکند:« البته پدرم هم مرد خوبی بود که پولهایش را در اختیار همسرش میگذاشت تا خرج لباس خریدن کند.»

اولین کالکشن شلوار جینی که طراحی کرده بود، نه تنها اصلا تنخور خوبی نداشت بلکه هر شلوار کلاین، پنجاه دلار از شلوار جینهای گلوریا وندربیلت گرانتر بود و در آن زمان گلوریا تنها رقیب کلاین در بازار طراحی شلوار جین بود؛اما دو سال بعد در ۱۹۷۸، کلوین با طراحی مجدد همان شلوارها، رکورد فروش بازار را شکست!
داستان کلاین از ابتدا تا همین امروز راوی روحیهی جنگنده و شکستناپذیرش است که البته همیشه هم او را نجات داده است.
نظری وجود ندارد! اولین نظر را شما بدهید...